شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی
شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی

روز مامان


                 .... و هر کسی که مادر شد شاعر شد و دنیا را مادرها پر از لالایی کردند...

                           

                        مامان خوب ملودی روزت مبارک

عیدت مبارک دخترم

سلام دختر گل مامان... عیدت مبارک

مامانی حالا سی و دو هفته ای هست که با همیم... 

عید امسال رو هم سه تایی جشن گرفتیم، من و تو و بابا... امسال روزهای تعطیل  رو مسافرت نمیریم و فقط مواظب دختر گلمون هستیم. انشاا... با حضور تو سال خوبی خواهیم داشت... یه سال پر از هیجان، پر از خنده های قشنگت...

 این روزا حسابی داری شیطونی میکنی و لگدها و حرکت هاتو خیلی خوب حس میکنم، میدونم که جات تنگ شده و دوست داری بیای بیرون و راحت دست و پاتو دراز کنی ولی حالا خیلی زوده مامانی چند هفته دیگه هم باید بمونی و حسابی جون بگیری... من و بابا مدام برات شعر میخونیم و آهنگ میذاریم تا اونجا بهت خوش بگذره... دیگه چیزی نمونده تا اومدنت عزیزکم... اردیبهشتی خوشگل مامان.

بیست و هفت هفتگی

نازنین ترین مامان، حالا بیش از شش ماهه که داریم با هم نفس می کشیم، روزها رو آروم آروم طی کردیم و رسیدیم به روزهایی که حسابی داری حرکت می کنی و هر روز بیشتر حرکتها و شیطونیهاتو احساس میکنم، حالا دو سه هفته ای هست که دیگه حسابی معلوم شدی، هر کسی با یه کمی دقت می تونه بفهمه که تو هستی...، 

حالا من و بابایی کلی باهات حرف میزنیم، برات شعر می خونیم  و آرزو می کنیم که این دو سه ماه راحت بگذرن و برسیم به روز قشنگه اومدنت... عزیز مامان هر چقدر خواستی می تونی حرکت کنی و لگد بزنی، ببخشید که دلم یه کم تنگه برات... یه عالمه دوست دارم عزیزم... :-*

24 هفتگی ...

بابایی امروز 24 هفته از داشتنت میگذره و 16 هفته دیگه به دیدن و در آغوش کشیدنت مونده. ملودی زندگی من نمیدونی چقدر مشتاقم که بوسه بارانت کنم. این روزها وقتی با مامان از کنار یک بچه کوچولو رد میشیم بی اختیار لبخند میزنیم و تو را تصور میکنیم.

دو سه روزه که تکان هات محسوس شده و با هر تکانی ما را به وجد می آری. حالا دیگه به صدا ها عکس العمل نشون میدی و ما همش باهات صحبت میکنیم... 
نازنین بابا تا اردیبهشت دیگه چیزی نمونده...

روزهای پنج ماهگی

ملودی بابا، الان نزدیک چهارماه به روزیکه تو به دنیای زیبای ما رنگ و بوی تازه بدی باقی مونده. حالا که هیجانات روزهای اولیه ی فامیل کم کم فروکش کرده ما با هیجانی تمام عیار بیصبرانه منتظر دیدن تو و در آغوش گرفتن میوه ی زیبای زندگیمون هستیم. لحظه لحظه به یاد و به فکرت هستیم. چهارشنبه نتیجه آزمایشات و اسکن های جدیدت را بردیم و به دکترت نشان دادیم. خدا را شکر همه چی خوب بود و آماده ایم انشاا... به زودی سه نفره شدن جمعمون را جشن بگیریم.
مامان بعد از یکی دو ماه نسبتاً آرام بازهم داره کم کم اذیت میشه، امّا به عشق تو همه را تحمل میکنیم...
با آرامش کامل بزرگ شو که منتظرت هستیم شدید عزیزم.

ملودی زندگی من...

ملودی قشنگم، حالا تو آهنگ جدید و زیبای زندگی من و بابا هستی، حضورت برای ما یک نوای آرام و دلنشینه عزیزم...

در طول هفته گذشته چند بار وجود نازنینت رو در درونم احساس کردم، انگار بال زدن یک پروانه ی کوچولو رو در وجودم حس می کردم، یه حس خوب و دلنشین، حسی که هیچ وقت تجربه نکرده بودم، حس اینکه موجود کوچولویی در وجودت در حال شکل گرفتنه خیلی شگفت انگیزه ...

چند روز پیش سونوگرافی هم داشتیم، وقتی دکتر داشت سعی می کرد که تو رو به دقت بررسی  کنه انقدر حرکت می کردی و بالا و پایین میرفتی که دکتر هر بار مدتی صبر می کرد تا ثابت بمونی و تو هم حسابی شیطونی می کردی :-). حالا دیگه حدودا چهار ماه مونده تا ببینیمت، روز شماری من و بابایی تا اون روز ادامه داره عزیزم، تا اون روز خوب...


از همین الان لطفا یک قلم و کاغذ بردارید و بنویسید. حتی برای سال‌های آینده بنویسید.

سلام متن مفید و موثری در سایت آقای معظمی خوندم، که براتون میگذارم. خیلی از این نوشته ها به درد نی نی مون میخوره که باید یاد بگیریم، انجام بدیم و یاد بدیم.   انشالله بهترین استفاده رو ببرید.

ادامه مطلب رو بخونید



ادامه مطلب ...

یلدا با دختر اردیبهشتی

دیشب خانه ی پدری بابا و امشب خانه ی پدری مامان شب یلدا برگزار کردیم. اولین شب یلدا را با تو دختر ادیبهشتی. وقتی تصور میکنم سال دیگه درحالی که یه نی نی ناز توی بغلمونه توی شادی شب یلدا شرکت میکنیم توی پوست خودم نمیگنجم.
توی این مدت خیلی از اسم ها را برای تو نازنین زمزمه کردیم. با توجه به نظر فامیل و دوستان و فکرای خودمون به سه تا اسم رسیدیم (اگه اسم دیگه ای اضافه نشه). قرار شد با مامانت باز هم فکر کنیم تا بهترین اسم را برای تو نازنین انتخاب کنیم. اسمی که با تمام وجود بهش افتخار کنی. یه اسم تک و زیبا که هم متناسب با دختر قشنگ بابا باشه و هم متناسب با خانواده ی ادب و هنرمون.

1- ملودی

2- مهرشید

3- نگارین

سه تا اسمی هستند که داریم بهشون فکر میکنیم.
دختر ناز بابا، توی این چند ماه تمام فکر و ذکر و کار و بار ما تویی. یا مشغول آزمایش و سونوگرافی و غربالگری و نشان دادن نتایج به دکتریم یا به تولد و آینده ی تو فکر میکنیم. همه ی تلاشمون اینه که به بهترین شکل بتونی زندگی کنی و در آینده صاحب ادب و هنر باشی،  به چند زبان صحبت کنی و.... یه دختر توانا و دانا. اصلا یکی از کارهای اصلیمون تهیه ی منابع برای آموزش تو شده. امیدوارم تو هم با پشتکار و 
علاقه بتونی به قلّه های موفقیت برسی.

با تمام وجود منتظریم که با آرامش هرچه زودتر به دنیای زیبامون اضافه بشی و شادیمون را چند برابر کنی.

یه اسم خوشگل

چند روزه که مشغول انتخاب یه اسم خوشگل برای دخمر گلمون هستیم، چندتا سایت و لیست اسامی مختلف رو دیدیم و اسمهایی که ویژگی های مورد نظرمون  رو داشت، لیست کردیم و بعد تعداد زیادی از اسمها حذف شدن تا رسیدیم  به ده تا اسم که حالا داریم بهشون فکر می کنیم، تصمیم گرفتیم درباره این ده تا اسم با اطرافیان و دوستامون مشورت کنیم، امیدوارم با همکاری همه کسایی که نی نی نازنین مارو دوست دارن بتونیم بهترین اسم رو انتخاب کنیم که دخترمون هم دوست داشته باشه و هم همیشه بهش افتخار کنه. 

اسمها براساس حروف الفبا:

1- پرنیان

2- فریماه

3- فریمهر

4- ملودی 

5- مهرآفرید

6- مهرآیین

7- مهراوه

8- مهرشید

9- نگارین 

10- نیوشا
ممنون از همه کسایی که برای این انتخاب بهمون کمک می کنن.

جیگرتو بخورم عمویی

سلام عمویی

رفتم یه عالمه شعر نی نی پسند پیدا کردم هرشب برات بخونم.

جیگرتو بخورم


 

مورم و دانه می برم

 

دانه به لانه می برم

 

شش پا و دو شاخک دارم

 

صحرا می رم دون می آرم

 

اینجا می رم اونجا می رم

 

پایین میام بالا میرم

 

تنهایی سخته کار من

 

سنگینه خیلی بار من

 

جمع می شویم با مورچه ها

 

صف می کشیم تو باغچه ها

 

دنبال هم مثل قطار

 

با هم می ریم دنبال کار

 

کار می کنیم کار می کنیم

 

گندمو انبار می کنیم

 

تا وقتی که از آسمان

 

پایین میاد برف و باران

 

تو لونه بی دون نباشیم

 

زار و پریشون نباشیم



حالا همه با هم دست و جیغو هوراااااااا