سلام متن مفید و موثری در سایت آقای معظمی خوندم، که براتون میگذارم. خیلی از این نوشته ها به درد نی نی مون میخوره که باید یاد بگیریم، انجام بدیم و یاد بدیم. انشالله بهترین استفاده رو ببرید.
ادامه مطلب رو بخونید
محمود معظمی/ این سوالی است که من از خیلی از دوستان و عزیزانم به خصوص خانمها میپرسم. شما وقتی از خانه بیرون میروید که خرید کنید، اول چه چیزی آماده میکنید؟ بله، لیستِ خرید. تا به حال شده به خرید بروید ولی لیست نبرده باشید یا یادتان رفته باشد که لیست را ببرید؟ چه اتفاقی رخ داده؟ بله درست است. تقریبا همه چیز خریدهاید الّا آن چیزی که در لیست یادداشت کرده بودید و لازم داشتهاید! حالا پیشنهاد من به شما چیست.
خواهش میکنم هر صبح که از خواب بیدار میشوید، به زندگی بگویید که امروز از این فروشگاهِ بزرگِ جهانی چه میخواهید. برای اینکه یادتان نرود، یک برگ کاغذ و یک قلم بردارید و بنویسید که مثلا: «من امروز خوشبختی (با شرحِ خوشبختی مثلا تنِ سلامت، خوشحال بودن، سلامتی همسر و فرزند، اینکه بتوانم مفید و مؤثر باشم، ثروت و فراوانی) را در لیست خواستههایم میگذارم.» و هر روز که بیدار میشوید، این لیست را مرور کنید. هر چه دوست دارید، در لیست بنویسید. چه بهتر که شبِ قبل این لیست را تهیه کرده باشید و صبح مرور کنید و اگر چیزی از قلم افتاده است، وارد کنید. و از صبح که وارد فروشگاه زندگی میشوید، با این لیست بروید. لیست خریدتان را با خودتان ببرید.
اما در خرید، قوانینی حاکم است. اول اینکه اگر شما فراموش کنید لیستتان را ببرید، همه چیز خواهید خرید، جز آن چیزی که لازم داشتید. چرا؟ برای اینکه کسانی که فروشگاه را تدوین میکنند و کاسبانِ هوشمند، اجناس را در جایگاهی قرار میدهند که تا چشمتان آن را ببیند، آن را بردارید. وقتی میروید فروشگاه، فروشگاه وظیفه دارد اجناسی را که دارد به شما بفروشد. و این اجناس را طوری میچیند که چشمِ شما به آن بیفتد.
اگر بدون لیستِ خرید وارد فروشگاهِ زندگی شوید، جریانات زندگی شما را اداره خواهد کرد. موجِ زندگی شما را به این سو و آن سو خواهد برد. با رسیدنِ یک خبر یا تغییر یک قانون، ممکن است زندگی شما به هم بریزد. برای اینکه لیست نبردهاید. من بیشترین موفقیتهای زندگیام را در بحرانها داشتم. در حالی که رفقا و رقبا و همکارانمان تحت فشار بودند، ما موفق بودیم. میدانید چرا؟ چون من در هر شرایطی لیستم را با خود داشتم و در هر شرایطی این لیست با من بود و من موفق و موفقتر میشدم. و از آن تحولات به نفع خودم بهره میبردم.
به خاطر داشته باشید که اگر لیست با خود نبرید، چیزی را که اضافه دارند یا چیزی را که سودِ بیشتری از فروش آن خواهند برد، به شما خواهند فروخت؛ نه آن چیزی را که شما لازم دارید. وقتی میآیی، میبینی که وقت و پولت را خرج کردهای و با انبوهِ چیزهایی روبرویی که به هیچ دردت هم نمیخورد.
پیشنهادِ من خیلی ساده است:
لیست تهیه کنیم و به فرزندانمان هم یاد دهیم که چطور از زندگی خرید کنند.
حالا سوالی پیش میآید. یکی از خانمها به من گفتند: «حالا آمدیم و من گفتم امروز روزِ خوبی است. من شادم و تندرستم و این حرفها. اما خبر خوشی به من نرسد و شاد هم نشوم. تکلیف چیست؟ آیا در این صورت دیگر نباید لیست خرید به فروشگاه ببریم؟» پاسخ من این است: «نه، باز هم باید بنویسیم.» من برای آن خانم اینگونه شرح دادم:
شما تشریف میبرید خرید و لیست خریدتان را با خودتان میبرید. میروید در یک مغازهای و مثلا ماست را از فروشنده میخواهید. میخواهید بخرید اما میگویند نداریم. تمام شده. آیا در این حالت شما آدم بدشانسی هستید و آیا آن روز، روزِ خوبی نیست؟ نه اینطور نیست. به خانه برمیگردید در حالی که آن جنس را ندارید. در خانه لیست جدیدی تهیه میکنید که در این لیست، جنسی که موفق به تهیۀ آن نشده بودید در لیست جدید هم وارد میشود. برای زندگی هم همینطور است. یک روز میرسد که آنقدری که انتظار داشتید، شاد یا موفق نبودهاید. خُب باشد. امروز فروشگاهِ زندگی آن جنس را کم داشته یا نداشته. فردا بخرید! بگذارید در لیست فردایتان. ولی هرگز بدون لیست، خرید نکنید. چون همه چیز خواهید خرید الّا آن چیزی که لازم دارید.
اگر در زندگی بدون هدف باشید، هرکسی میتواند شما را در هر جهتی که دلخواهِ اوست، سوق دهد. هر کسی میتواند ما را از مسیرِ زندگی منحرف کند، هر خبری میتواند ما را دگرگون کند. اما وقتی شما هدف و برنامه و لیست دارید، این شمایید که انتخاب میکنید. زندگی، فروشگاهِ بزرگی است که هر چه بخواهی، به تو خواهد داد؛ به شرطی که: «حاضر شوی قیمتش را بپردازی.» و من به شما عرض میکنم که قیمتش خیلی ارزان است: فهرستی از نیازها. به همین جهت برنامهریزی و هدفگذاری ارزش دارد. کسی که هدفگذاری و برنامهریزی میکند، طبق قانون انتظار، میگوید که چه میخواهد. مثلا میگوید که امروز میخواهم ورزش کنم، خریدم را بکنم، فلان کلاسم را بروم، کتابی بخوانم و.... همۀ اینها را مینویسد. این لیستِ خریدش از زندگی است.
اما غیرممکن است که بدون برنامه کاری بکنید و چیز خیلی گرانبهایی به دستتان بیاید. نه که نیست. هست. اما شما نمیدانید که باید بردارید. وقتی به فروشگاههای زنجیرهای بزرگ میروید، همه چیز هست. در فروشگاهِ زندگی، شما ثروتِ بیکران دارید و فقط وقتی نخواهید، دریافت نمیکنید. هر چه بخواهید به شما خواهد داد. و اگر نمیخواهید، این باورِ شماست، عدمِ آمادگی و برنامهریزی نکردنِ شماست.
از همین الان لطفا یک قلم و کاغذ بردارید و بنویسید. حتی برای سالهای آینده بنویسید. بنویسید که تا فلان سال میخواهم فلان کار را انجام دهم. در سمینار «موفقیت» هم گفتهام که این موفقیت نیست که نیاز به زمان دارد. این ذهنِ ماست که باید موفقیت را باور کند. و این است که زمانبَر است. وقتی باور کردید، میبینید که بغلدستتان است!
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد
آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنّا میکرد.
یعنی چی؟ هست!
آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم
یار در خانه و ما گِردِ جهان میگردیم.
هست و فراوان هم هست! ولی باید یار و آب را بشناسیم که وقتی دیدیم، برداریم. آبِ شور برنداریم. آبِ شیرین و گوارا برداریم. یار را بشناسیم که وقتی دیدیم، سلامش دهیم و به سمتش برویم.
برنامه داشته باشیم، برایِ ساعتمان، روزمان، هفتهمان، ماهمان و حتی سالِمان. برنامههای درازمدت، معمولا کُلیترند و برنامۀ فردا جزئیتر. ولی باید بدانید در هفتۀ آینده، چه موفقیتی را انتظار دارید. من در بستۀ آموزشی ۱۲ گام به افراد یاد میدهم که چطور در زندگی چیزی را انتظار داشته باشند و لیستشان را چطور تهیه کنند. صبح که از خواب بلند میشوی، میدانی چه میخواهی. میروی سراغ قفسههای مورد نظرت و آنچه را که نیاز داری، برمیداری و به کارت میرسی. اما وقتی لیست نداری، تمام فروشگاه را طی میکنی و دستِ آخر هم در حالی به خانه بازمیگردی که چیزی را که میخواستهای تهیه نکردهای و وقتات هم تمام شده و فرصتها را هم از دست دادهای. نه به این دلیل که آدمِ نالایقی برای رسیدن به سعادت و خوشبختی هستی، بلکه از این جهت که لیستات را تهیه نکردهای.
شما خوانندۀ عزیز، محترم و دوست داشتنی؛ آیا همین الان برای تهیه کردن لیست خواستههایت از زندگی اقدام میکنی؟
ممنون عمو علیرضای خوش ذوق...
خدا وکیلی یک نفر پیدا نمیشه این متنو بخونه؟
اونوقت میگن چرا200 سال از دنیا عقبیم...
داداش ممنونم که با من احساس همدردی می کنی.