شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی
شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی

بیست و هفت هفتگی

نازنین ترین مامان، حالا بیش از شش ماهه که داریم با هم نفس می کشیم، روزها رو آروم آروم طی کردیم و رسیدیم به روزهایی که حسابی داری حرکت می کنی و هر روز بیشتر حرکتها و شیطونیهاتو احساس میکنم، حالا دو سه هفته ای هست که دیگه حسابی معلوم شدی، هر کسی با یه کمی دقت می تونه بفهمه که تو هستی...، 

حالا من و بابایی کلی باهات حرف میزنیم، برات شعر می خونیم  و آرزو می کنیم که این دو سه ماه راحت بگذرن و برسیم به روز قشنگه اومدنت... عزیز مامان هر چقدر خواستی می تونی حرکت کنی و لگد بزنی، ببخشید که دلم یه کم تنگه برات... یه عالمه دوست دارم عزیزم... :-*

نظرات 8 + ارسال نظر
علیرضا پنج‌شنبه 7 اسفند 1393 ساعت 10:43

ممنوون عموی خوب و مهربووون

علیرضا پنج‌شنبه 7 اسفند 1393 ساعت 10:35

سلام
خدا قوت

پروانه دوشنبه 27 بهمن 1393 ساعت 20:32

قربون دایی فرهاد همیشه مهربونمون...

پروانه دوشنبه 27 بهمن 1393 ساعت 20:31

ممنونم غزال عزیزم...امیدوارم سه تایی با پارلای قشنگو نازمون روزگار خیلییییی خوبی داشته باشید...

غزال یکشنبه 26 بهمن 1393 ساعت 19:44 http://javane.niniweblog.com

نوش جونتون این روزای شیرین
ملودی خوش نوا بیا که دلمون آب شد برای دیدنت عسل بانو
روزگار خوبی منتظرته

فرهاد شنبه 25 بهمن 1393 ساعت 11:23

نمیدونم بعدا چه چیزای دیگه ی براتون آرزو کنم
ولی الان براتون و برای جیگر دایی یک عالمه آرامش آرزو میکنم

پروانه جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 19:21

قربون بابایی...

امید جمعه 24 بهمن 1393 ساعت 18:28

جانم مامان... ممنون که سختی های این روزها را اینقدر با شکیبایی و آرامش تحمل میکنی.
روزهای زیبایی را برای خانواده ی مهربونمون آرزو دارم.
مواظب خودت و دخمر گلمون باش عزیزم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد