شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی
شکوفه اردیبهشت

شکوفه اردیبهشت

نوشته هایی برای ملودی

جمعه 11 اردیبهشت و 10 روزه شدن ملودی بابا

نازنین بابا

روز سوم تولد یعنی پنجشنبه 3 اردیبهشت دکتر گفت شما زردی داری و منتقلت کردند به nicu و زیر دستگاههای مهتابی.

 زردیت 11.5 بود. 

جمعه مامان را مرخص کردند ولی آمد اتاق مادران که بدون همراه و کمک، دست تنها مواظب شما باشه. 

در عرض دو روز، شکر خدا، زردیت رسید به 6 و یکشنبه 6اردیبهشت شما را هم مرخص کردند و با سلام و صلوات به خانه آمدیم. 

ساعت 3 بود که رسیدیم.

پدربزرگ و عموها دم در منتظر بودند و با رسیدن شما و مامان به خانه  گوسفند قربانی کردند.

دو روزی همه چی خوب بود. باهم کلی بازی کردیم و خندیدی و خندیدیم. ولی سه شنبه که دوباره برای چک شدن زردی آزمایش دادی باز هم بالا رفته بود.

این بود که چهارشنبه دوباره شما را بردیم بیمارستان. 

زردیت رسیده بود به 16.

دکتر دستور بستری داد و از اون موقع تا حالا شما در بیمارستان و زیر دستگاه مهتابی هستی و مامان طفلک مواظب شماست.

 من هم هر روز به شما عزیزای دلم سر میزنم و هرچی لازم دارید تهیه میکنم.

فردا روز پدره، دخترم شدیدا منتظرم تو را به عنوان بهترین هدیه روز پدر در آغوش بگیرم.

زود زود خوب شو جونم. دلتنگتم بی حد.

نظرات 1 + ارسال نظر
پروانه یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 11:40

بابای مهربون من و مولودی نازنین هر لحظه منتظر بودیم که بیاییم خونه، پیش بابایی...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد