نوشته هایی برای ملودی
رویای هر لحظه من
چقدر زمان برام دیر می گذره ، چرا تو نمی آی ؟؟!!!! دلم می خواست بغلت کنم ، ببوسمت ، دستهای کوچیکتو تو دستام بگیرم و همه ی هستیو به خودم منتقل کنم ، آخه تو پاکیه خالصه این دنیایییییی،
نفس عمه ، دنیای من کی می گه هر چه پیش آید خوش آید؟؟؟؟ فقط خوشی تو هستی ، فقط تو بیای خوشی به دنبالت می آد.
اصلاً دیگه زندگیی که توش به تو فکر نکنم زندگی نیست ،عمه جان {تنهاییم را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست}
عمه جون
پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت 18:19
لطفا حرفای شخصی نزنید
اینجا خونواده زندگی میکنه