سلام عموجون...
خدارو هزار بار شکر که اومدی. پدر صلواتی انقد دلم برات تنگ شده بود...
بیا که کلی از برنامه عقبیم ...
پسر یادختر بودنت بخوره توسر من، انشالله همیشه سلامت و جیگرعمو باشی.
چند روز پیش دو تا تصمیم فوق سرِّی برات گرفتم: اول این که کتکت نزنم(از شانست تو خونواده ما نوه اولی هستی و خاطرت عزیزه) اونجوری از ده متری هم نمیذارن ببینمت.
دوم: انقد فیلمای معظمی و آنتونی رابینزو استادای موفقیت رو برات بذارم که همیشه یه آدم موفق و تاثیرگذارو خاص باشی انشالله.
چند تا تصمیم صغری و کبری هم برات گرفتم که انشالله در پیام های بعدی به سمع و نظر دوستان میرسانم.
میخواستم این آخر نامه رو باشعر تموم کنم، اما از شانست یه عموی شاعرم نداری. به جاش یه جمله تاثیر گذار میذارم :
همیشه تو قلب منی
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
چه عموی خووووووووووبی...
جالب بود عمویی... :-)